وقتی به گذشته بازمیگردم میبینم مادر دو بار به مدرسه رفت. یک بار بهعنوان محصل و یک بار هم پابهپای من. اصلا جنس نگرانی مادر هم جور دیگری است. فکر میکنم پدر نمیتواند مانند مادر نگران فرزند خود باشد. آینده فرزند، در دست پدر است، اما آنکه او را پرورش میدهد، «مادر» است.
من خود در 10 سالگی، «مادر»م را از دست دادم. او پس از به دنیا آوردن شش فرزند، هنگام تولد هفتمین فرزند، جان خود را از دست داد. باید تدبیری اندیشید که «مادر»ان، هنگام زایش فرزندان خود، از میان نروند. در همه حال، باید وجود «مادر»ان را ارج نهیم و بزرگشان داریم. البته نباید، حق «مادر»انی که به فرزند مادرانی که فوت کردهاند هم شیر میدهند، پایمال شود زیرا برادران و خواهران رضاعی (شیروار) پدید میآورند اما آنان هم مانند فرزندان خود، برایشان عزیز است.
البته ما «مادر» بیماران در بیمارستانها را هم داریم که همان پرستاران هستند که شب و روز، گرد بیمار میشوند.
همشهری 6 و 7